اگر بگویم ممکن است کل عمر در مسیر غلطی پیش رویم ممکن است با پوزخند پاسخم دهید . مگر می شود ؟ ما مسلمانیم ، الحمدلله شیعه هستیم و در طول  عمرمان سعی کرده ایم بر سبیل حق قدم برداریم . مواردی لغزیده ایم اما مگر نشنیدی خداوند گفته هر کس در مسیر ما تلاش کند ما به راه حق هدایتش می کنیم ؟

خب دقیقا اشکال من به خودمان همین است ؛ چرا فکر می کنیم تلاش در راه حق فقط عمل به احکام است ؟ اعتقادات اگر مهم تر از احکام نباشند کمتر نیستند . آن وقت ما برای اعتقادات چه کرده ایم ؟ کمی تفکر ساده در اصول دین (آن هم اگر حالش را داشته باشیم)سپس به آیین پدرانمان درآمده ایم . از این می گذرم که اگر در آمریکا به دنیا می آمدیم احتمالا یک بی دین در عمل بار می آمدیم . اصل موضوعه می گیرم که خدایی هست ، اسلام حق است ، تشیع هم همچنین . اما چرا فکر می کنیم تقریر ما از تشیع بر حق است . چه استدلالی داریم ؟ دوستانی دارم مسلط بر قرآن و حدیث ، آن گاه ولایت فقیه با این بسط را ولایت طاغوت می دانند . دوستانی دارم که اصلا به فقه جواهری اشکال دارند .

تازه اصل موضوعه گرفتم از میان فرق شیعی ، تشیع 12 امامی بر حق است ؛ با این وجود روحتان هم خبر ندارد چه تقریر های مختلفی از تشیع 12 امامی موجود است. ممکن است بگویید اگر بر حق بودند خبردار می شدیم . خب اگر این حرف را می زنید اصلا جستوجوگر خوبی برای حقیقت نخواهید بود . قدرت می تواند یک ایدئولوژی را به چشم بیاورد و دیگری را از چشم بیندازد .

حتما می پرسید چه می خواهم بگویم ؟ می خواهم بگویم حتی اگر انسان بسیار باتقوایی هستید خیال نکنید دیگر تمام است . چه بسیار باتقواهایی که در اعتقاداتشان دچار اشکال بودند ، از من می پرسید چه اشکال دارد به هرحال آدم های خوبی بودند و به بهشت می روند و من دوباره سطر اول را تکرار میکنم : از کجا مطمئنید تلاش در راه حق فقط مربوط به احکام است ؟ وقتش است بگویم اعتقادات حتی از احکام مهم تر است . چرا که معتقد به حقیقت حتی اگر عمل نکند می داند کجای کارش می لنگد اما جاهل مرکب به ظاهر باتقوا ممکن است موی در دین سپید کند اما هیچ بویی از دین نبرید .

به هرحال به نظرم لازم است در کنار برنامه ای که برای رشد در عمل به واجبات و ترک محرمات داریم برنامه ای جدی برای ساخت اعتقاداتی محکم داشته باشیم . حتی لازم است اصول موضوعه ای که ذکر شد را مورد شک قرار داد و از اول به چیدن قلعه ی عقیده هایمان بپردازیم . اگر این کار را نکنیم و بیخیال باشیم هیچ تضمینی برای سعادت وجود ندارد . خدا عقل داده ، پیامبر و امام فرستاده دیگر مابقیش گردن خودمان است. هرچند به ظاهر این چنین است .

البته تلاش در این راه باید خالصانه و همه جانبه باشد ؛ اگر می دانستید علمای بزرگ چه اختلافاتی با هم داشتند ممکن بود قید کل مسیر را بزنید اما باید بگویم به نظرم آن آیه اینجا به درد میخورد ؛ اگر در راه خدا تلاش کنید به راه حق هدایت می شوید حالا یا در این دنیا یا در آن دنیا . مهم حرکت است که باید مستمر و خالصانه باشد .



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها