همیشه متفکرین را ترجیح داده ام به کسانی که صرفا اطلاعات زیاد دارند.

البته مواد خام زیاد ، فکر را غنای بیشتری می بخشد اما مسلما اطلاعات زیاد کسی را متفکر نمی کند . حتی اگر کند متفکر درجه یکی نخواهد شد . کسی متفکر می شود که فکر کند ، فکر کند و فکر . عده ی کمی این را ذاتی دارند اما دیگران برای ملکه کردنش باید انقلاب ها کنند . حتما با خودتان می گویید این فکر چه مشخصه ای دارد و در چه زمینه ای است ؟

گستره اش وسیع است و تقریبا همه چیز را در بر می گیرد اما شاخصه اش ؛ یکی از شاخصه های مهم آن لایه ای بودنش است . مردم عادی در افکارشان به لایه ی اول یا نهایتا دوم اکتفا می کنند اما یک متفکر در پس کشف هر لایه تشنه ی لایه بعدی می شود .

شاخصه دیگر حفظ دید کلی همزمانِ شکافتِ لایه هاست .

راس مثلث این شاخصه ها را هم دید منظومه ای تشکیل می دهد .

بعدها راجع به اینها بیشتر خواهم نوشت اما در این پست حکم مقدمه را دارند .

از وقتی یادم می آید این شاخصه ها در تفکراتم پررنگ بوده اند . اصلا این نوع تفکر ذاتی من است . شاید به همین دلیل متفکرین را بر دایره المعارفی ها ترجیح می دهم . 

هنگامِ کسب اطلاعات ، عصاره ی فکری آن را می گیرم و بقیه را دور می ریزیم . و از آن برای تکمیل قصر ذهنی ام استفاده می کنم.

به خاطر همین ها و چیزهایی که بعدا خواهم گفت همیشه در تفکراتم موجب خرسندی و گاهی هم شگفت زده شدن اطرافیانم شده ام . زمینه اش هم چیزهای متفاوتی بوده ؛ از رسیدن به نظریه ی علامه طباطبایی در باب تصور و تصدیق بگیر تا رسیدن به نظریه ی مرحوم بهبهانی در جوابِ اشکالات وارد بر تعریف مفرد . زمان رسیدن به اینها ، حدود 5 دقیقه سرکلاس بود . حتی در مورد اول ، همزمان سیر تفکرم را با کلمات بیان می کردم و 5 دقیقه طول کشید تا از نظریه ی ساده ی تصور و تصدیق به پیچیده ترین و بروز ترینش برسم که بعد استاد فرمود نظریه ی علامه هم همین است و بعد شگفت زده کلا منطقم را 20 داد. با اینکه بیشتر وقت ها خواب بودم .

هدفم از گفتن اینها این است که اگر خودمان را به سمت متفکر شدن سوق بدهیم در هر زمینه ای که وارد شویم می توانیم فوق العاده عمل کنیم و حتی راه های هزار شبه را یک شبه طی کنیم .

اما برسم به نکته ی اصلی پست ؛ اگر از تفکر نترسیم و شروع به تقویت خودمان در این امر کنیم ، به مرور می توانیم جهان ذهنی قوی و منسجمی برای خودمان و دیگران بسازیم . شاید حتی یک مکتب فکری .نوشتن این تفکرات هم می تواند کمک رسان باشد البته اینطور هم نشود که هر چه دم ذهنمان رسید بنویسیم . حداقل تفکراتی باشد که حالا حالا ها خراب نشود هرچند متفکر به مرور زمان پخته تر فکر می کند و نوشته هایش هم تغییر می کند .

پ.ن: این دو پست و پنج پست بعدی نماینده ی 7 زمینه ای خواهند بود که از این پس در موتوپیا پیش خواهم برد .

پ.ن : قالب جدید اقتباسی از

عصفور است . تا اینجای کار به نظرم شکیل ترین قالب بیان است .


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها