دوست عزیز سپاسگزارم که نگران ضرباتی ناشی از یک جا بند نشدنم هستی اما آگاه باش که باید گِرد توحید طواف کرد و طواف کجا و یک جا نشینی کجا؟

چه زیبا فرمود معدن حکمت که شرک از مورِ سیاهِ رونده بر سنگِ سیاه در شب سیاه مخفی تر است. اینجا که می نویسم بیم آن می رود مشرک شوم یا مشرک شوند. کسانی که به زعم خویش دل به تو بسته اند دل بستنی، اما دقیق که شوی خواهی دید تو فقط قابی هستی که نفس خویش را به تو آراسته اند و در قالب تو، سخت به خود دل باخته اند.

به تو نه، بلکه به بتی که از تو ساخته اند محتاجند. شاید نتوان خرده گرفت که انسان است و میل به پرستشش. اما صد افسوس که اصل را رها کرده و به فرع چسبیده اند. به خدا و امامش دعوتشان می کنی، به ظاهر می پذیرند و به باطن روی بر می گردانند.

تو را قسم می دهند رشته های خیالی که بافته اند پاره نکنی چرا که به تو نیاز دارند برای زندگی. نیاز، این واژه ی مقدسِ به لجن کشیده شده. اگر علاقه شان عریان شود جز نیازهای زشت و کریه چیزی نمی یابی.

تو را به خود دعوت می کنند و به خیالشان خودخواهی که پس می زنی. نمی دانند لب هایشان زهرآگین است و بوسه بر آن مرگ هر دو طرف را در پی دارد.

باید از این جماعت گریخت با همان اختیاری که درکش نکرده اند و نفهمیدند خدا و امامش بهترین خیرخواهانند و خیرخواهی از آنها عین اختیار است. برایت از داستان هایی مثال می زنند که خلاف خیرخواهی عمل شد و نیک سرانجامی داشت. نه می دانند نیک چیست نه خیرخواهی را درک کرده اند. مردی خدمت معصوم آمد و پرسید سفری در پیش دارم، به خیر است رفتنم یا خیر؟ فرمود خیر نیست. رفت و سود کلانی کرد، با خام اندیشی پیش معصوم رفت، گفت سفری که خیر ندانستیدش پر بود از خیر. معصوم فرمود فلان شب که از تجارت خسته بودی به یادت است؟ خفتی و نمازت قضا شد؟ گفت آری. فرمود و این است سفری که خیر در آن نبود.

حال بیا و به اینها بفهمان خیر چیست؟ خودخواه کیست؟ خیرخواه به چه سان خیرخواهی می کند؟ آب در هاون کوبیدن است!

قَسَمَت می دهند رشته ی خیال خامشان ندری و دل خود را به سمتشان ببری؛ استوار گام بر میداری می پندارند که می خرامی؛ می گویی مرا با شما کاری نیست می خوانند مرا جز شما کاری نیست؛ چه می شود کرد جز رفتن؟ جز اینکه با عمل ثابت کنی نه مهرشان در دلت است و نه فکرشان در سرت؟

هرگاه نوشته ای به دیدِ دیگران رساندم، زهری چشمانم را نشانه رفت. باید به نوشتنی متفاوت بیندیشم که صورت مسئله را پاک کردن صحیح نیست. اما می دانم اینجا جای ماندن نیست.


پ.ن: اگر حذف وبلاگ به تاخبر افتاده سببش قولی است مبنی بر ماندن تا بعد از کنکورِ یک بلاگر. به محض بازگشتش و انجام امر اینجا حذف خواهد شد.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها